ده کوچکی است از دهستان بیلوار بخش کامیاران شهرستان سنندج که در 25 هزارگزی شمال باخترکامیان و 3 هزارگزی باختر شاهینی واقع شده است و اکنون بی سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
ده کوچکی است از دهستان بیلوار بخش کامیاران شهرستان سنندج که در 25 هزارگزی شمال باخترکامیان و 3 هزارگزی باختر شاهینی واقع شده است و اکنون بی سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
مخفف اوستا، تفسیر کتاب دینی زردشتیان و در فرهنگها بغلط آنرا کتاب زند و پازند نوشته اند: شهنشاه ایران سر و تن بشست به معبد خرامید با زند و است. فردوسی. جهاندار یک شب سر و تن بشست بشد دور بادفتر زند و است همه شب به پیش جهان آفرین همی بود گریان و سر بر زمین. فردوسی. یکی ژند واست آر با برسمت بگو پاسخ از هرچه واپرسمت. فردوسی. بکنجی نشسته ست با زند و است از امید گیتی شده پیر و سست. فردوسی. که دین مسیحا ندارد درست ره گبرگی ورزد و زند و است. فردوسی. چو خسرو به آب مژه رخ بشست بیفشاند دینار بر زند و است. فردوسی. نهاده بدو نامۀ زند و است به آواز برخواند موبد درست. فردوسی. برای شرح کلمه رجوع به اوستا شود
مخفف اوستا، تفسیر کتاب دینی زردشتیان و در فرهنگها بغلط آنرا کتاب زند و پازند نوشته اند: شهنشاه ایران سر و تن بشست به معبد خرامید با زند و است. فردوسی. جهاندار یک شب سر و تن بشست بشد دور بادفتر زند و است همه شب به پیش جهان آفرین همی بود گریان و سر بر زمین. فردوسی. یکی ژند واست آر با برسمت بگو پاسخ از هرچه واپرسمت. فردوسی. بکنجی نشسته ست با زند و است از امید گیتی شده پیر و سست. فردوسی. که دین مسیحا ندارد درست ره گبرگی ورزد و زند و است. فردوسی. چو خسرو به آب مژه رخ بشست بیفشاند دینار بر زند و است. فردوسی. نهاده بدو نامۀ زند و است به آواز برخواند موبد درست. فردوسی. برای شرح کلمه رجوع به اوستا شود
ظاهراً نام محلی بوده است ببخارا مستنبط از سه عبارت ذیل از تاریخ بخارای نرشخی: و قباله ای بیرون آوردند حداول اوباره شهرستان پیوسته چوبۀ بقالان. (تاریخ بخارا - نرشخی ص 64). و آن مسجد را ویران کرد و چوبها را بشهر بخارا آورد و مدرسه ای بنا کرد و بنزدیک چوبۀ بقالان و آن چوبها رادر آنجا خرج کرد (تاریخ بخارا نرشخی ص 16). حد اول اوبارۀ شهرستان پیوستۀ چوبۀ بقالان حد دوم هم بارۀ شهرستان که پیوستۀ پسته شکنانست. (تاریخ بخارا)
ظاهراً نام محلی بوده است ببخارا مستنبط از سه عبارت ذیل از تاریخ بخارای نرشخی: و قباله ای بیرون آوردند حداول اوباره شهرستان پیوسته چوبۀ بقالان. (تاریخ بخارا - نرشخی ص 64). و آن مسجد را ویران کرد و چوبها را بشهر بخارا آورد و مدرسه ای بنا کرد و بنزدیک چوبۀ بقالان و آن چوبها رادر آنجا خرج کرد (تاریخ بخارا نرشخی ص 16). حد اول اوبارۀ شهرستان پیوستۀ چوبۀ بقالان حد دوم هم بارۀ شهرستان که پیوستۀ پسته شکنانست. (تاریخ بخارا)
کنایه از خوش قامت. (آنندراج). خوش قدوقامت. (ناظم الاطباء). آنکه بالایش خوب بود. (شرفنامۀ منیری). موزون و مطبوع قامت. (شعوری). چرب قامت. خوش اندام. رجوع به چرب قامت شود
کنایه از خوش قامت. (آنندراج). خوش قدوقامت. (ناظم الاطباء). آنکه بالایش خوب بود. (شرفنامۀ منیری). موزون و مطبوع قامت. (شعوری). چرب قامت. خوش اندام. رجوع به چرب قامت شود
پوشبالان راسته ای از حشرات که دو بال جلو آنها بسیار سخت و تبدیل به پوشش قاب مانندی شده و دو بال عقبی را می پوشانند. قابها در خط وسط پشت بیکدیگرکاملا مماس هستند و تمام شکم و دو قطعه آخری سینه را مخفی میسازند فقط سر و قطعه اولی سینه که پروتراکس نامیده می شود آزادند و به علاوه قسمتی از قطعه دومی سینه که مزوتراکس نام دارد در وسط قاب این حشرات کامل است. دگردیسی این حشرات کامل است. در حدود 80 هزار گونه از قاب بالان تا به حال شناخته شده است. قاب بالان مشهوری که ما می شناسیم عبارتند از: کفشدوز ذراریح سوسک طلایی و جنس نر پروانه کرم شب تاب
پوشبالان راسته ای از حشرات که دو بال جلو آنها بسیار سخت و تبدیل به پوشش قاب مانندی شده و دو بال عقبی را می پوشانند. قابها در خط وسط پشت بیکدیگرکاملا مماس هستند و تمام شکم و دو قطعه آخری سینه را مخفی میسازند فقط سر و قطعه اولی سینه که پروتراکس نامیده می شود آزادند و به علاوه قسمتی از قطعه دومی سینه که مزوتراکس نام دارد در وسط قاب این حشرات کامل است. دگردیسی این حشرات کامل است. در حدود 80 هزار گونه از قاب بالان تا به حال شناخته شده است. قاب بالان مشهوری که ما می شناسیم عبارتند از: کفشدوز ذراریح سوسک طلایی و جنس نر پروانه کرم شب تاب